پنج مفهوم هنری طراحی نور

قبل از هر چیز باید گفت که اگرچهچراغ های LEDکاربرد گسترده ای در زمینه روشنایی دارد و همچنین یک جهت مهم در آینده است، این بدان معنا نیست که LED می تواند بر جهان تسلط یابد. بسیاری از تازه واردانی که می خواهند طراحی نورپردازی را انجام دهند، گمراه می شوند که فکر می کنند LED تنها منبع نور موجود و کل روشنایی است. این برای رشد آنها بسیار مضر است. تنها از طریق تحقیقات عمیق در مورد توزیع روشنایی لامپ ها با استفاده از منابع نور مانند لامپ های فلورسنت و لامپ های تخلیه گاز می توانیم درک عمیق تری از ماهیت روشنایی داشته باشیم. LED در بسیاری از شرایط نمی تواند جایگزین منابع نور سنتی شود.
آستانه طراحی نور بسیار پایین است، بنابراین افراد زیادی از رشته های مرتبط یا کاملاً نامرتبط به آن پیوسته اند. بدون آموزش حرفه ای، همراه با راهنمایی نادرست یک استاد با دانش اندک، می توان ناخودآگاه به بیراهه رفت.
ما بر این باوریم که طراحی نور دارای پنج سطح مفهوم هنری است.
بدترین طراحی مثل آشغال این است که چشمان خود را ببندید و بدون در نظر گرفتن اثر نهایی، سرمایه گذاری، مصرف برق و غیره، چشمان خود را ببندید و "روشن" کنید. روش آنها این است که چراغ ها را هر کجا که می توانند قرار می دهند و هر کجا که می توانند روشن می کنند. محل پروژه مانند یک "نمایشگاه نور" است. اگرچه این نوع طراحی در حال حاضر نادر است، اما هنوز به طور کامل حذف نشده است.
چیزی که از طراحی آشغال پیشرفته تر است، طراحی متوسط ​​است، درست مانند همبرگر بدون تغییر، سیب زمینی سرخ کرده و کولا در یک رستوران فست فود که بی نهایت تکرار شده است. این طرح به سادگی ساختمان را با همان سلیقه یا حتی بدون سلیقه روشن می کند. فقط یک نگاه کافی است، تمایلی به نگاه دوم وجود ندارد. این طراحی نه هنری است و نه هدر دادن برق.
خط گذر طرح باید حداقل یک طرح غافلگیرکننده با نکات بدیع همراه با عملکرد، شکل و ویژگی های ساختمان باشد. ادغام با محیط اطراف، به بینندگان اجازه می دهد تا فلسفه طراحی ساختمان و زیبایی کاملا متفاوت با روز را تجربه کنند.
آنچه فراتر از شگفتی است، طراحی تاثیرگذار است که می تواند احساسات وصف ناپذیر و غیرقابل توضیح را در اعماق روح لمس کند. داشتن دنیای عاطفی غنی یکی از ویژگی های ضروری برای طراحان عالی است و تصور اینکه افرادی که در قلب خود بی حس هستند بتوانند آثار خوبی طراحی کنند دشوار است. برای به حرکت درآوردن دیگران، اول از همه باید خود را کاملاً در آفرینش غرق کرد و خود را متحرک کرد.
بالاترین قلمرو طراحی نور که ما دنبال می کنیم، قلمرویی است که می تواند مردم را وادار به مدیتیشن کند. این باید یک اثر هنری منحصر به فرد باشد، نه تنها دارای طعم و مفهوم است، بلکه یک روح نیز دارد. زنده و زنده است و می تواند با بیننده صحبت کند و فلسفه ای را که تفسیر می کند به مردم بگوید. اگرچه ممکن است افرادی با تجربیات، سوابق و جهان بینی های متفاوت، تفسیرهای متفاوتی از یک اثر هنری داشته باشند، اما به قول معروف، هزار خواننده هزار هملت در دل دارند. اما به نظر من جذابیت هنر دقیقاً در همین جاست.


زمان ارسال: مه-17-2024